دسته بندی ها
بزن بریم

اردو زدن

لغات انگلیسی اردو زدن

1

backpack

backpack

کوله‌پشتی

backpack

backpack

کوله‌پشتی‌گردی کردن (تنها با یک کوله‌پشتی به مسافرت رفتن)

boot

boot

چکمه (کفش لبه‌دار بلند، پوتین)

bushwhack

bushwhack

در بوته‌زار زندگی کردن (از بوته‌زار گذر کردن، از میان بوته‌زار سفر کردن)
2

camp

camp

اردوگاه

camp

camp

اردو زدن (چادر زدن، کمپ زدن)

camp bed

camp bed

تخت تاشو (تخت مسافرتی)

camper

camper

اردوزی (کمپر)
3

campfire

campfire

آتش اردوگاه (آتش کمپ)

camping

camping

اردو (کمپینگ)

campsite

campsite

محوطه اردوگاه (مکان اردوگاه)

caravan

caravan

ماشین کاروان
4

caravanning

caravanning

سفر با ماشین کاروان

guy

guy

طناب چادر (کابل نگهدارنده میله چادر)

hammock

hammock

ننو (تخت آویز)

hike

hike

پیاده‌گردی (پیاده‌روی طولانی)
5

hike

hike

پیاده‌گردی کردن (طولانی)

hiking

hiking

پیاده‌گردی ((پیاده‌روی طولانی در خارج از شهر))

hillwalking

hillwalking

تپه‌‌گردی

hitch

hitch

رایگان سفر کردن (سواری رایگان گرفتن، ماشین گرفتن (کنار خیابان))
6

hitchhike

hitchhike

رایگان‌سواری کردن (مفتی رفتن، مفتی سفر کردن)

mosquito net

mosquito net

پشه‌بند

motorhome

motorhome

ماشین کاروان

Nordic walking

Nordic walking

پیاده‌روی سراسری (با عصای مخصوص) (پیاده‌روی صحرایی، پیاده‌روی اسکاندیناویایی)
7

outdoors

outdoors

مناطق روستایی (بیرون شهر، فضای باز)

peg

peg

چوب، میله یا میخ نگهدارنده چادر

pitch

pitch

(چادر یا کمپ) زدن (برپا کردن (کمپ یا چادر))

primus

primus

اجاق پریموس (مخصوص کمپینگ)
8

rough

rough

در شرایط سخت زندگی کردن (به طور موقت)

rucksack

rucksack

کوله‌پشتی

sleeping bag

sleeping bag

کیسه خواب

tent

tent

چادر
9

trailer

trailer

خانه سیار

trek

trek

به سختی و به آهستگی پیاده‌روی کردن (پیاده به سفر رفتن، به پیاده‌روی طولانی رفتن)
تیم زبان رمزی وب‌سایت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *