دسته بندی ها
بزن بریم

مذهب و سیاست

انواع اعتقادات

لغات انگلیسی انواع اعتقادات 1 absolutism absolutism حکومت مطلقه (نظام سلطه استبدادی) afterlife afterlife زندگی پس از مرگ (جهان آخرت) amish amish آمیش (فرقه‌ای مسیحی) anglican anglican عضو کلیسای انگلیکن…

متون مذهبی

لغات انگلیسی متون مذهبی 1 bible bible انجیل (کتاب مقدس مسیحیان) commandment commandment فرمان‌های ده فرمان (متون مذهبی) epistle epistle رساله (انجیل) (رقعه) gospel gospel انجیل 2 koran koran قرآن…

اماکن مذهبی

لغات انگلیسی اماکن مذهبی 1 deconsecrate deconsecrate تقدس زدایی کردن madrasa madrasa مدرسه (محل تدریس اسلام) mosque mosque مسجد vault vault سردابه 2 parsonage parsonage خانه کشیش (در ساختمان کلیسا)…

افراد مذهبی

لغات انگلیسی افراد مذهبی 1 abbess abbess راهبه اعظم (سرپرست صومعه، سر راهبه) abbot abbot راهب اعظم (سر راهب، سرپرست صومعه) acolyte acolyte دستیار کشیش amish amish آمیش (فرقه‌ای مسیحی)…

اشیای مذهبی

لغات انگلیسی اشیای مذهبی 1 altar altar محراب (میز عشای ربانی) buibui buibui نوعی چادر و پوشیه (مسلمانان) burka burka برقع (پوشش اسلامی) cassock cassock ردای کشیش‌ها (لباس بلند و…

اعیاد و جشن های مذهبی

لغات انگلیسی اعیاد و جشن های مذهبی 1 all saints’ day all saints’ day عید مقدسان (مسیحیت) all souls’ day all souls’ day روز ارواح درگذشته (مسیحیت) ascension day ascension…

مراسم های مذهبی

لغات انگلیسی مراسم های مذهبی 1 baptism baptism غسل تعمید ((مراسم) غسل تعمید) baptismal baptismal مربوط به غسل تعمید baptize baptize غسل تعمید دادن ((بوسیله غسل تعمید) نامگذاری شدن) bar…

دیدگاه های سیاسی و نظام ها

لغات انگلیسی دیدگاه های سیاسی و نظام ها 1 absolutism absolutism حکومت مطلقه (نظام سلطه استبدادی) anarchism anarchism اقتدارگریزی (آنارشیسم، نظام سیاسی بدون دولت) anarchist anarchist دولت ستیز (مخالف وجود…

مجلس

لغات انگلیسی مجلس 1 back bench back bench عقبه حزبی (در پارلمان انگلستان) (عقب‌نشین) bill bill لایحه bench bench مسند (کرسی، جایگاه) act act قانون 2 capitol capitol کاخ کنگره…

روابط بین الملل

لغات انگلیسی روابط بین الملل 1 alliance alliance اتحاد (معاهده، پیمان) allied allied متحد (هم‌پیمان) ally ally دوست (متحد، هم پیمان) arena arena عرصه (گود، پهنه، حوزه) 2 arms control…