جذابیت

لغات انگلیسی جذابیت

1

adonis

adonis

مرد جوان فوق‌العاده جذاب

allure

allure

جاذبه (کشش، گیرایی)

alluring

alluring

اغواکننده (فریبنده، جذاب)

angelic

angelic

معصوم (پاک، مانند فرشته (زیبا، مهربان و ...))

2

arm candy

arm candy

همراه جذاب (زن زیبا)

babe

babe

دختر زیبا (جوان) (زن جوان جذاب)

babe magnet

babe magnet

(هر چیز یا فرد) جذب‌کننده زنان ([هر چیز یا فردی که زنان را به خود جذب می‌کند])

Barbie doll

Barbie doll

زن جذاب (ولی احمق) (باربی)

3

beaut

beaut

آدم زیبا (چیز زیبا)

beauteous

beauteous

زیبا

beautiful

beautiful

زیبا (جذاب، خوشایند)

beauty

beauty

زیبایی

4

beauty queen

beauty queen

ملکه زیبایی (در مسابقات زیبایی)

beefcake

beefcake

مرد عضلانی (مرد خوش‌هیکل، مرد بدن‌ساز)

belle

belle

زن یا دختر (زیبا زیباترین زن یا دختر (در مکانی بخصوص))

bewitching

bewitching

مسحورکننده (دلپذیر، لذت‌بخش، جذاب)

5

enchanting

enchanting

مسحورکننده (زیبا، جذاب، دلربا)

bimbo

bimbo

زن زیبای احمق (زن جذاب کودن)

a bit of all right

a bit of all right

خوشگل (جذاب، تیکه)

bonny

bonny

جذاب (خوش‌تیپ، خوش‌اندام)

6

boyish

boyish

پسرانه (پسرمانند)

bronzed

bronzed

برنزه

butch

butch

مردانه (مردمانند، شبیه مردها، خشن و زمخت)

buxom

buxom

تپل و جذاب (چاق و چله)

7

charmer

charmer

آدم دلربا (آدم جذاب، آدم دلبر)

comely

comely

زیبا (جذاب)

cracker

cracker

فرد زیبا (به ویژه زن) (آدم جذاب)

cute

cute

ناز (قشنگ، بامزه، خوشگل)

8

curvaceous

curvaceous

خوش‌اندام (زن) (خوش‌هیکل، خوش‌فرم)

cutie

cutie

آدم جذاب (به ویژه زن جوان) (آدم مهربان)

dainty

dainty

ظریف و زیبا (خوشگل)

dashing

dashing

جذاب و با اعتماد به نفس (معمولا مرد)

9

devilish

devilish

شیطانی (اهریمنی، خبیثانه، ستمگرانه)

dish

dish

آدم جذاب (تیکه)

dishy

dishy

جذاب (خوش‌تیپ)

dog

dog

زن زشت

10

doll

doll

زن زیبا (جوان) (زن جذاب)

dolly bird

dolly bird

زن جذاب (جوان و کودن)

Don Juan

Don Juan

مرد دخترباز (دُن خوان)

dowdy

dowdy

بدلباس (زن) (بدریخت)

11

dreamboat

dreamboat

فرد بسیار جذاب (به ویژه مرد)

dreamy

dreamy

زیبا (جذاب، دلپذیر)

eligible

eligible

واجد شرایط (دارای صلاحیت)

enchantress

enchantress

زن فوق‌العاده جذاب (زن مسحورکننده، زن فریبنده)

12

English rose

English rose

دختر جذاب انگلیسی

eye candy

eye candy

آدم جذاب (ولی کودن) (چیز جذاب یا چشم‌نواز (ولی غیرکاربردی))

eyeful

eyeful

فرد جذاب (فرد گیرا، چیز زیبا و چشم‌نواز)

fair

fair

زیبا (جذاب، خوش‌قیافه)

13

fanciable

fanciable

جذاب (از نظر جنسی) (خواستنی)

fancy

fancy

به کسی گرایش داشتن (از نظر جنسی) ((کسی را) خواستن، (به کسی) علاقه داشتن)

femme fatale

femme fatale

زن جذاب و فریبنده (زن افسونگر، زن دردسرساز)

fine

fine

خوب (زیبا، مرغوب)

14

fit

fit

جذاب (از نظر جنسی) (خوش‌قیافه، زیبا)

fox

fox

زن جذاب (جوان)

foxy

foxy

جذاب (زن)

gamine

gamine

لاغر و جذاب (زن جوان پسرمانند) (پسرمانند)

15

glamorous

glamorous

جذاب (شیک، مسحورکننده، هیجان‌انگیز)

good-looking

good-looking

خوش‌قیافه (زیبا، خوش‌تیپ)

gorgeous

gorgeous

زیبا (جذاب، خوشگل)

grace

grace

ظرافت (وقار، متانت)

16

Graceful

Graceful

موقر (برازنده، موقرانه، موزون)

graceless

graceless

ناموزون (بدون مهارت، دست و پا چلفتی)

gross

gross

چاق و زشت (خپل و بدریخت)

grotesque

grotesque

عجیب و غریب (مضحک)

17

handsome

handsome

خوش‌تیپ (جذاب، خوش‌قیافه)

hideous

hideous

زشت (کریه)

homely

homely

بی‌ریخت (چهره افراد) (بدقیافه، زشت)

hot stuff

hot stuff

آدم بسیار جذاب

18

hottie

hottie

آدم بسیار جذاب (به ویژه زن جوان)

hunk

hunk

مرد هیکلی و جذاب

hunky

hunky

هیکلی و جذاب (مرد)

irresistible

irresistible

وسوسه‌انگیز (مقاومت‌ناپذیر)

19

knockout

knockout

آدم فوق‌العاده جذاب (آدم یا چیز فوق‌العاده تحسین‌برانگیز)

ladies’ man

ladies’ man

مرد زن‌باز (مرد جذاب و زن‌دوست)

ladykiller

ladykiller

مرد جذاب (مرد فریبنده)

Lolita

Lolita

دختر زود به بلوغ (جنسی) رسیده (جذاب برای مردان سن‌بالا) (لولیتا)

20

looker

looker

آدم جذاب (به ویژه زن) (آدم خوش‌قیافه)

lovely

lovely

زیبا (جذاب)

luscious

luscious

جذاب (زن) (خواستنی، شهوت‌انگیز)

macho

macho

نرینه رفتار([مردی که به طور اغراق‌آمیزی به مردانگی‌اش افتخار می‌کند])

21

magnetism

magnetism

بزرگ و زشت (کریه، وحشتناک)

nice-looking

nice-looking

خوش‌قیافه (زیبا، جذاب)

nubile

nubile

جذاب (دختر یا زن جوان)

nymphet

nymphet

دختر جوان فوق‌العاده جذاب (دختر به بلوغ رسیده)

22

photogenic

photogenic

خوش‌عکس

pin-up

pin-up

آدم جذاب (روی پوستر)

plain

plain

بدقیافه (زشت، بی‌ریخت)

pretty

pretty

خوشگل (زیبا، جذاب)

23

Prince Charming

Prince Charming

شاهزاده سوار بر اسب سفید (مرد ایده‌آل، مرد جذاب)

raffish

raffish

نامتداول (ولی جذاب) (نامرسوم)

ravishing

ravishing

دلربا (مسحورکننده، فوق‌العاده زیبا)

repugnant

repugnant

زننده (مشمئزکننده)

24

repulsive

repulsive

تهوع آور (مشمئزکننده، ناخوشایند)

rugged

rugged

نیرومند (ویژگی ظاهری مرد) (خوش‌اندام، قوی، عضلانی)

sex appeal

sex appeal

جاذبه جنسی (گیرایی جنسی)

sexpot

sexpot

آدم جذاب

25

sex symbol

sex symbol

نماد جاذبه جنسی (نماد جذابیت)

sexy

sexy

شهوت‌انگیز (سکسی)

shapely

shapely

خوش‌اندام (خوش‌فرم)

ugly

ugly

زشت

26

winsome

winsome

جذاب (خوش‌برخورد، گیرا)

voluptuous

voluptuous

شهوانی (شهوت‌انگیز، جذاب)

stunning

stunning

جذاب (زیبا)

suave

suave

فرهیخته (خوش‌برخورد، خوش‌رفتار، مودب)

27

siren

siren

زن جذاب و فریبنده (زن افسونگر، زن وسوسه‌انگیز و دردسرساز)

slim

slim

لاغر (باریک‌اندام)

smasher

smasher

فرد یا چیز بسیار جذاب (فرد یا چیز تحسین‌برانگیز)

southern belle

southern belle

زن جوان و جذاب اهل جنوب امریکا

28

statuesque

statuesque

قدبلند و جذاب (زن) (خوش‌هیکل (مانند تندیس))

striking

striking

فوق‌العاده جذاب (به طور غیر عادی)

stud

stud

مرد جوان و جذاب (دارای شریک‌های جنسی بسیار)

stunner

stunner

آدم جذاب (به ویژه زن) (چیز جذاب یا چشم‌نواز)

29

sultry

sultry

پرشور و حرارت (جذاب، شهوانی)

svelte

svelte

جذاب و باریک‌اندام (به ویژه زن) (ظریف)

sylph

sylph

زن باریک‌اندام و جذاب (دختر باریک‌اندام و جذاب)

trophy wife

trophy wife

همسر جوان و جذاب (مرد مسن و ثروتمند)

30

unlovely

unlovely

زشت (دوست‌نداشتنی)

vamp

vamp

زن جذاب و فریبنده (زن جذاب و اغواکننده)

winning

winning

گیرا (جذاب، دوست‌داشتنی)