باهوش تیم زبان رمزی شخصیت لغات انگلیسی باهوش 1 able able توانا (قادر) academic academic اهل مطالعه (درسخوان، توانمند در تحصیل) accomplished accomplished بااستعداد (ماهر، استاد) adept adept ماهر (زبر دست) 2 adroit adroit زیرک (زبردست، باهوش) agile agile تیزهوش (باهوش، زیرک) artful artful حیلهگر (زیرک، نیرنگباز) articulate articulate سخنور (خوشبیان) 3 astute astute تیزبین (هوشیار، دقیق، زیرک) on the ball on the ball هوشیار (تیزبین، زیرک، باهوش) boy wonder boy wonder پسر اعجوبه (مرد جوان بااستعداد) brainbox brainbox آدم بسیار باهوش 4 brainy brainy باهوش bright bright باهوش (هوشمندانه) brilliant brilliant باهوش canny canny زیرک (زرنگ و محتاط) 5 clever clever باهوش competent competent شایسته (لایق، باصلاحیت) crafty crafty زیرک (زیرکانه، حقهباز) cunning cunning حیلهگر (زیرک، مکار) 6 excel excel (در کاری) عملکرد بسیار خوبی داشتن ((در کاری) درخشیدن، بینظیر بودن) exceptional exceptional استثنایی (فوقالعاده، مثالزدنی) genius genius نابغه good sense good sense هوش و درایت (عقل و شعور) 7 highbrow highbrow سطح بالا (روشنفکر، فرهیخته) incisive incisive قاطع (صریح و روشن، نافذ) ingenious ingenious مبتکر (باهوش، زیرکانه، مبتکرانه) ingenuity ingenuity ابتکار (خلاقیت، نبوغ) 8 intellect intellect باهوش (زیرکانه) mastermind mastermind نابغه (مغز متفکر) past master past master استاد (آدم ماهر، کارشناس، آدم باتجربه (در کاری بخصوص)) polished polished فرهیخته (باادب، متمدن) 9 prodigy prodigy (کودک یا نوجوان) نابغه (اعجوبه) quick-witted quick-witted تیزهوش (زیرک) razor-sharp razor-sharp تیزهوش received received مورد قبول عام ((قانون) متداول) 10 Renaissance man Renaissance man انسان فرهیخته (انسان همهفنحریف، انسان همهچیزدان) sharp sharp هوشیار (تیزبین، تیزهوش) shrewd shrewd زیرک (باهوش) smart smart باهوش (هوشمندانه، هوشمند) 11 whizz-kid whizz-kid جوان خبره (جوان تیزهوش، جوان بااستعداد) wily wily زیرک (حیلهگر، مکار) wisdom wisdom عقل (درایت، خرد، دانش) wise wise عاقل (عاقلانه) 12 wit wit هوش و ذکاوت (هوشیاری، لطافت طبع، خوشصحبتی) witty witty شوخ طبعانه (بذلهگو، زیرکانه، ظریف، کنایه دار) تیم زبان رمزی وبسایت