دسته بندی ها
بزن بریم

توصیف آثار هنری

لغات انگلیسی توصیف آثار هنری

1

figure

figure

طرح (فرد به تصویر کشیده شده)

nude

nude

هنر برهنه

stylistic

stylistic

سبکی

viewpoint

viewpoint

دیدگاه (نقطه نظر، زاویه)
2

sepia

sepia

رنگ سوبیایی

lowbrow

lowbrow

سطح پایین (عامه پسند)

nude

nude

برهنه

subject matter

subject matter

سوژه (موضوع)
3

representational

representational

تجسمی

brushwork

brushwork

سبک به خصوص کار با قلم مو

style

style

سبک (شیوه، مد)

muse

muse

الهه شعر و موسیقی (منبع الهام)
4

background

background

پس زمینه

figurative

figurative

هنر فیگوراتیو

old master

old master

استاد نقاشی در قدیم

magnum opus

magnum opus

شاهکار (مهم‌ترین اثر)
5

modern

modern

مدرن (معاصر)

kitsch

kitsch

هنر کیچ (هنر چیپ، آثار بی ارزش)

inspiration

inspiration

الهام (الهام بخشی)

harmony

harmony

هماهنگی (هارمونی)
6

represent

represent

بازنمایی کردن (نشان دادن، بیان کردن)

reproduction

reproduction

بازتولید (نسخه، بدل)

scene

scene

منظره (صحنه، سکانس)

likeness

likeness

کپی اثر (اثر شبیه نقاشی های معروف)
7

vibrant

vibrant

پر رنگ (درخشان)

vivid

vivid

روشن (درخشان)

minimalist

minimalist

کمینه‌ گرا (ساده گرا، مینیمالیست)

tableau

tableau

نمایش صحنه توسط هنرپیشگان ساکت و بی حرکت (تصویر زنده)
8

shading

shading

سایه روشن

highbrow

highbrow

سطح بالا (روشن‌فکر، فرهیخته)

foreground

foreground

پیش زمینه

symbolic

symbolic

نمادین (سمبلیک، سمبل)
9

masterpiece

masterpiece

شاهکار (مهم‌ترین اثر)

abstract

abstract

انتزاعی (آبستره (نقاشی))

depth

depth

عمق (ژرفا)

somber

somber

تیره (سایه دار)
10

monochrome

monochrome

تک رنگ

pose

pose

ژست گرفتن

execute

execute

(اثر هنری) خلق کردن

surreal

surreal

فرا واقع‌ گرایی (سورئالیسم)
11

depict

depict

به تصویر کشیدن

details

details

جزئیات

study

study

نقاشی تمرینی (تمرین کلاسی)

finish

finish

جلا (صیقل سازی)
12

classical

classical

کلاسیک (سنتی)

composition

composition

قطعه موسیقی (اثر)

design

design

طرح ا(لگو)

palette

palette

پالت
13

realistic

realistic

واقع‌گرایی (رئالیستی)

perspective

perspective

ژرفانمایی (پرسپکتیو)

contrast

contrast

تضاد (کنتراست)
تیم زبان رمزی وب‌سایت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *