دسته بندی ها
بزن بریم

غیر اخلاقی

لغات انگلیسی غیر اخلاقی

1

amoral

amoral

غیر اخلاقی (بدون اصول اخلاقی)

anti-hero

anti-hero

ضد قهرمان (ناقهرمان)

bad

bad

بد

baddy

baddy

آدم بد داستان یا فیلم (نقش منفی)
2

badness

badness

بدی

base

base

فرومایه (پست، غیر اخلاقی)

corrupt

corrupt

فاسد (از نظر اخلاقی)

corruption

corruption

فساد (تباهی)
3

crime

crime

گناه (عمل غیر اخلاقی)

criminal

criminal

اسفناک تاسف‌آور، مضحک، شرم‌آور

debauched

debauched

عیاش (بی‌بندوبار، هرزه)

debauchery

debauchery

عیاشی (عیاشانه، فساد (اخلاقی و جنسی))
4

den

den

مخفیگاه (پاتوق، خلوتگاه)

deplorable

deplorable

اسفناک (رقت‌انگیز، تاسف‌بار)

depraved

depraved

فاسد (منحرف، خراب، هرزه)

depravity

depravity

فساد (هرزگی، انحراف (اخلاقی))
5

devilish

devilish

شیطانی (اهریمنی، خبیثانه، ستمگرانه)

diabolical

diabolical

شیطانی (خبیث، ستمگر، بی‌رحم)

dishonest

dishonest

ناصادق (فریبکار)

dishonour

dishonour

بی‌آبرویی (رسوایی، ننگ)
6

dishonorable

dishonorable

بی‌آبرو (پست، بی‌شرف)

dissolute

dissolute

بی‌بندوبار (عیاش، هرزه)

evil

evil

خبیث (بدجنس، شرور)

evil-doer

evil-doer

آدم بدکار (آدم نابکار)
7

excess

excess

رفتار افراطی (رفتار غیر قابل قبول، افراط‌کاری)

grubby

grubby

فرومایه (پست)

heinous

heinous

شنیع (فجیع، زشت)

immoral

immoral

غیر اخلاقی
8

improper

improper

ناشایست (غیر اخلاقی)

impropriety

impropriety

ناشایستگی (عمل ناشایست، نابجایی)

impure

impure

غیر اخلاقی (ناپاک، فاسد)

indecency

indecency

ناشایستگی (قباحت، رفتار ناشایست، بی‌نزاکتی)
9

indecent

indecent

قبیح (ناشایست، زننده، مبتذل)

indefensible

indefensible

توجیه‌ناپذیر (غیر قابل دفاع، غیرقابل بخشش)

infamous

infamous

بدنام (رسوا، ننگین)

infamy

infamy

بدنامی (رسوایی)
10

libertine

libertine

آدم بی‌بندوبار (به ویژه مرد) (آدم عیاش، آدم هوس‌باز، مرد زن‌باز)

licentious

licentious

بی‌بندوبار (لگام گسیخته، هرزه)

loose

loose

بی‌بندوبار (هرزه، لجام‌گسیخته)

low

low

فرومایه (پست، حقیر، خوار)
11

malefactor

malefactor

آدم نابکار (جانی، تبه‌کار، مجرم)

monstrous

monstrous

هولناک (اهریمنی، منزجرکننده، خبیث)

nefarious

nefarious

شنیع (زشت، غیر اخلاقی)

pervert

pervert

آدم منحرف (اخلاقیات) (آدم گمراه)
12

reprobate

reprobate

آدم هرزه (آدم فاسد، آدم بی‌بندوبار)

rogue

rogue

آدم فرومایه (آدم رذل، آدم خبیث)

satanic

satanic

شیطانی (اهریمنی، غیر اخلاقی، خبیث)

scandal

scandal

رسوایی (ننگ، آبروریزی)
13

scandalous

scandalous

رسواکننده (ننگین، شرم‌آور)

scoundrel

scoundrel

آدم فرومایه (آدم پست‌فطرت)

seedy

seedy

فرومایه (نفرت‌انگیز، شرم‌آور، مایه رسوایی)

sleaze

sleaze

فعالیت یا رفتار غیر اخلاقی
14

sleazy

sleazy

فاسد (از نظر اخلاقی) (پست، هرزه، نابکار)

sordid

sordid

فرومایه (پست، نفرت‌انگیز، خوار)

unclean

unclean

نجس (ناپاک، آلوده)

unconscionable

unconscionable

ناشایست (غیر اخلاقی)
15

vice

vice

عادت بد (اخلاق زشت، رفتار غیر اخلاقی)

villain

villain

آدم شرور (شخصیت منفی [درفیلم و کتاب]، ضد قهرمان)

villainous

villainous

شرور (پست‌فطرت، خبیث)

villainy

villainy

شرارت (پستی، خباثت)
16

wanton

wanton

بی‌بندوبار (به ویژه زن) (فاسد، هرزه)

wrong

wrong

اشتباه (غلط، نادرست)
تیم زبان رمزی وب‌سایت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *