توجیه کردن به زبان انگلیسی چگونه است؟
[restrict subscription=1]
[/restrict]
? با کلیک روی دکمه پلی فایل صوتی مرتبط را گوش کنید
توجیه کردن به زبان انگلیسی با چند کلمه مطرح می شود. منظور از توجیه کردن اعاده ی دلیل برای انجام کاری است. به عنوان مثال اگر از ما بپرسند چرا این کار را انجام داده ای؟ پاسخ به این سوال نوعی توجیه کردن است. در این مقاله با واژه های مختلف زبان انگلیسی که معنای دلیل می دهند آشنا می شوید و نکات کاربردی گرامر آن را می آموزید.
Reason
کلمه ی cause ناظر بر علت وقوع هر اتفاقی است:
Police are investigating the cause of the explosion.
پلیس مشغول بررسی علت وقوع آن انفجار است.
the cause of the First World War.
کلمه ی reason کاربرد وسیع تری دارد. این کلمه در تبیین هر سؤالی ازاین دست به کار می رود که چرا این اتفاق افتاده یا کاری انجام شده است:
She didn’t give a reason for her decision.
او برای تصمیمی که گرفته بود ، هیچ دلیل و برهانی نیاورد.
Police cannot name the man for legal reasons.
پلیس به دلایل حقوقی نمی تواند از آن فرد نام ببرد.
کلمات reason و justification هر دو می توانند به این معنی باشند که توضیح یا تبیین ارائه شده از نظر دیگران قابل قبول است:
The police had no reason to suspect him / no justification for suspecting him.
پلیس هیچ دلیل / توجیهی برای سوءظن به او ندارد.
عبارت cause for به این معنی است که برای آنچه پیش آمده است دلیل موجّه و معتبری وجود دارد:
There should be no cause for jealousy between us.
هیچ دلیل موجهی برای حسادت بین ما نباید وجود داشته باشد.
کلمه ی ground بیانگر وجود دلیل و تبیینی قانونی و محکمه پسند برای اقدام به عملی مشخص است و در این معنی معمولاً به صورت جمع به کار می رود:
I left my job on medical grounds.
به دلایل پزشکی شغلم را رها کردم.
She had good grounds for divorce.
او دلایل محکمه پسندی برای طلاق داشت.
کلمه ی motive در مورد انگیزه یا کششی درونی است که فرد را به کاری وا می دارد:
The murder did not seem to have a motive.
قاتل به نظر نمی رسید انگیزه ای ( برای قتل ) داشته باشد.
آیا شما هم سوالی دارید؟
سوالات زبان انگلیسی خود را در بخش نظرات این مطلب مطرح کنید و تا آخر هفته جواب آن را دریافت کنید یا در بخش سوال کنید سایت زبان رمزی آن ها را جستجو کنید.