تنهایی تیم زبان رمزی احساسات لغات انگلیسی تنهایی 1 adrift adrift بیهدف (آدم) (سرگردان) alone alone تنها bereft bereft تنها و غمگین (به علت از دست دادن کسی یا چیزی) break break درهم شکستن (از هم پاشاندن) 2 desolate desolate درمانده (تنها و اندوهگین، فلاکتزده) desolation desolation درماندگی (فلاکت، غم و اندوه، تنهایی) forlorn forlorn درمانده (تنها و غمگین، ناامیدانه) hermit hermit زاهد (تارک دنیا) 3 isolation isolation انزوا (کنارهگیری، تنهایی) loneliness loneliness تنهایی lonely lonely تنها loner loner آدم منزوی و تکرو (آدم انزواطلب) 4 lonesome lonesome تنها (بودن) recluse recluse زاهد (آدم منزوی، آدم گوشهنشین) solitary solitary منزوی (تک و تنها، انفرادی) solitude solitude انزوا (خلوت، تنهایی) تیم زبان رمزی وبسایت