تولید برنامه های تلویزیونی

لغات انگلیسی تولید برنامه های تلوزیونی

1

action replay

action replay

صحنه آهسته (در مسابقات ورزشی) (بازپخش فوری)

adapt

adapt

اقتباس کردن

air

air

پخش کردن (توسط رادیو و تلویزیون)

airtime

airtime

مدت زمان پخش (رادیو یا تلویزیون)

2

airwaves

airwaves

امواج رادیویی

appear

appear

منتشر شدن (پخش شدن)

Autocue

Autocue

دستگاه اتوکیو (دستگاه نمایش متن)

beam

beam

ارسال کردن امواج رادیویی یا تلویزیونی

3

broadcast

broadcast

پخش کردن (برنامه رادیویی یا تلویزیونی)

broadcasting

broadcasting

پخش برنامه (تلویزیونی و رادیویی) (صداوسیما)

camera

camera

دوربین

channel

channel

شبکه

4

commentary

commentary

گزارش (رویداد در حال وقوع) (تفسیر)

commentate

commentate

گزارش کردن (شرح و تفسیر کردن)

cover

cover

پوشش خبری دادن

coverage

coverage

پوشش (خبری، ورزشی و ...) (گزارش)

5

credit

credit

تیتراژ عوامل تولید فیلم یا برنامه تلویزیونی

cue card

cue card

کارت یادآوری

dub

dub

دوبله کردن (صداگذاری کردن)

edit

edit

ویرایش کردن (ویراستاری کردن، تدوین کردن)

6

green room

green room

اتاق استراحت هنرپیشگان تئاتر (اتاق استراحت)

feed

feed

برنامه‌های ارسالی از ایستگاه مرکزی (فید)

instant replay

instant replay

صحنه آهسته (مسابقات ورزشی و ...)

interview

interview

مصاحبه

7

interview

interview

مصاحبه کردن

introduce

introduce

معرفی کردن

network

network

شبکه

off-air

off-air

پخش نشدن (از تلویزیون و رادیو) (در حال پخش نبودن)

8

on-air

on-air

در حال پخش

pre-record

pre-record

از پیش ضبط کردن (موسیقی و ...)

present

present

اجرا کردن

product placement

product placement

تبلیغات نامحسوس (جای‌گذاری محصول)

9

public access

public access

دسترسی عمومی (تلویزیون و رادیو) (حق دسترسی آزاد، حق عمومی استفاده از تلویزیون و رادیو برای ارائه برنامه‌های خود)

public service broadcasting

public service broadcasting

صدا و سیمای عمومی (وابسته به مردم نه دولت)

report

report

گزارش دادن

report

report

گزارش (مقاله)

10

running order

running order

ترتیب (هنرپیشگان روی صحنه و ...) (چیدمان (تیم ورزشی))

schedule

schedule

فهرست و زمان‌بندی برنامه‌های یک شبکه (تلویزیونی یا رادیویی)

screen

screen

به نمایش در آوردن (روی پرده بردن)

set

set

صحنه

11

show

show

نشان دادن (نمایش دادن)

show business

show business

صنعت سرگرمی (فیلم، سینما و ...)

sound

sound

صدا

sponsor

sponsor

حامی مالی (اسپانسر)

12

station

station

ایستگاه (رادیو و تلویزیون)

studio

studio

استودیو (هنری) (کارگاه (فیلمبرداری))

subtitle

subtitle

زیرنویس کردن (فیلم و ...)

teletext

teletext

پیام‌نما

13

televise

televise

از تلویزیون پخش شدن (از تلویزیون پخش کردن)

theme music

theme music

تیتراژ

transmission

transmission

پخش (رادیویی یا تلویزیونی) (برنامه)

transmit

transmit

انتقال دادن (امواج رادیویی و ...) (فرستادن، منتقل کردن)

14

voice-over

voice-over

صداگذاری روی فیلم (صدای خارج از تصویر)

watershed

watershed

زمان پخش برنامه‌های مناسب بزرگسالان