با اعتماد به نفس تیم زبان رمزی شخصیت لغات انگلیسی با اعتماد به نفس 1 assertive assertive با اعتماد به نفس assured assured با اعتماد به نفس (مطمئن به خود) attitude attitude طرز برخورد نامناسب (رفتار خشن، رفتار متکبرانه) breeze breeze با آسودگی و اعتماد به نفس حرکت کردن 2 brisk brisk تند و تیز (سریع) bullish bullish مثبت و خوشبین (خوشبینانه) chutzpah chutzpah اعتماد به نفس شدید (جسارت متکبرانه، رفتار یا نگرش گستاخانه) cocky cocky از خود راضی (بیش از حد با اعتماد به نفس، متکبر) 3 come out of yourself come out of yourself با اعتماد به نفس بیشتری رفتار کردن (آرام و با اعتماد به نفس بودن، صمیمی شدن) comfortable comfortable راحت (آسوده) confidence confidence اعتماد به نفس (اعتماد) confident confident با اعتماد به نفس 4 cool cool آرام (خونسرد، بیخیال) crisp crisp مختصر (نحوه گفتار) (کوتاه، موجز) dashing dashing جذاب و با اعتماد به نفس (معمولا مرد) debonair debonair جذاب و با اعتماد به نفس (معمولا مرد) (شیک) 5 at ease at ease آسوده (بدون تنش، آرام) extrovert extrovert فرد برون گرا extrovert extrovert برونگرا (اجتماعی، با اعتماد به نفس) flamboyant flamboyant پرزرق و برق (جلف و خودنمایانه) 6 forward forward گستاخ (بیش از حد صمیمی) forwardness forwardness رفتار گستاخانه (رفتار بیش از حد صمیمانه) ride high ride high موفق و با اعتماد به نفس بودن independent independent مستقل 7 jaunty jaunty سرزنده و با اعتماد به نفس (سرحال، شاد) positive positive مثبت (خوشبین، خوشبینانه) overconfident overconfident بیش از حد با اعتماد به نفس (متکبر، غره) over-optimistic over-optimistic بیش از حد خوشبین 8 panache panache اعتماد به نفس خودنمایانه poise poise وقار (متانت، سنگینی) poised poised باوقار (بامتانت، با اعتماد به نفس) presumption presumption گستاخی (پررویی، جسارت) 9 presumptuous presumptuous گستاخ (گستاخانه، جسور، پررو) sanguine sanguine خوشبین (مطمئن و امیدوار) sassy sassy جسور و باروحیه (سرزنده، جذاب و با اعتماد به نفس) secure secure مطمئن (امن، استوار، خاطرجمع) 10 self-assertive self-assertive با اعتماد به نفس (در بیان نظرات خود) (خودبیانگر، جسور) self-assured self-assured از خود مطمئن (با اعتمادبهنفس) self-possessed self-possessed خونسرد و با اعتماد به نفس smoothly smoothly به آرامی و با اعتماد به نفس 11 strength strength استواری (محکمی) strong strong استوار sure sure مطمئن sure-footed sure-footed با اعتماد به نفس (مصمم و توانا) 12 sureness sureness اطمینان (قطعیت) walk tall walk tall با اعتماد به نفس بودن temerity temerity جسارت (گستاخی، بی پروایی) together together منظم و با اعتماد به نفس (منسجم) 13 tough tough قوی (سرسخت) vociferous vociferous پرجنجال (بلند، پر سر و صدا) in the zone in the zone در حالتی از اعتماد به نفس و تمرکز کامل تیم زبان رمزی وبسایت