کاربرد ضمیر So و One در زبان انگلیسی
در این آموزش با کاربرد so و one به عنوان ضمیر در زبان انگلیسی آشنا خواهیم شد.
کاربرد ضمیر So :

کاربرد so و one
1. so را نیز شبیه it برای جانشین کردن یک جمله مثبت مخصوصا بعد از بعضی افعال(آموزش افعال to be) نظیر :
Hear, tell, imagine, fear, be friend,(say, think, hope, believe, suppose,expect)
به کار میبرند. در این کاربرد so کمابیش مانند it استعمال میشود.
Will George pass his examination? I think so.
جرج در امتحان قبول خواهد شد؟ من اینطور فکر میکنم.
– حالت منفی آن به دو صورت زیر انجام می شود :
1- I think / believe / suppose not
بعد از افعال کلمه not و یا if not را اضافه میکنند.
I + verb + not or I + verb + if not
2- I don’t think / believe / suppose so
بعد از ضمیر کلمه don’t را ذکر کرده سپس فعل و بعد so را اضافه میکنند.
I don’t + verb + so
در نظر داشته باشید که در طریقه دوم افعال hear, hope وafraid به کاربرد نمیشوند.
2. so با do به منظور اشاره به یک فعل قبلی به کار برده میشود :
If you want me to help you, I will do so.
اگر از من بخواهید به شما کمک کنم من چنین خواهم کرد.
3. so همچنین برای بیان یک صفت یا اسم با افعال to be, to remain و to make به کار برده میشود.
There is nothing either good or bad but thinking make it so. (=good or bad)
هیچ چیز خوب یا بد نیست ولی طرز فکر است که آن را چنین جلوه میدهد.
4. so در بعضی جمله ها به معنی also نیز به کار برده میشود مثل :
My husband likes French cooking and so do I.
شوهر من آشپزی فرانسوی را دوست دارد و من هم همچنین.
کاربرد ضمیر one :
one صفت عددی است و در مثال زیر one به صورت صفت به کار برده شده است :
There was only one boy there, not two.
فقط یک پسر در آنجا بود و نه دوتا.
one را مثل تمام صفات عددی می توان مانند ضمیر هم به کار برد.
One cannot do the work of twenty
یک نفر نمیتواند کار ۲۰ نفر را انجام دهد.
جمع one در این مورد some است:
Singular: Take one of these chocolates.
مفرد : یکی از شکلات ها را بردار.
Plural: Take some of these chocolates.
جمع : چند عدد از این شکلاتها را بردار.
موارد دیگر استعمال one از این قرار است :
1-به جای اشخاص به کاربرد میشود و ممکن است اسم فاعل یا مفعول باشد. شکل ملکی ان one’s و ضمیر انعکاسی آن oneself است. بعد از one فعل مفرد به کار برده می شود مانند :
One can only do one’s best.
One can’t be too careful in matters like this.
به طور کلی تکرار کلمه one در یک جمله پسندیده نیست.
one در نقش ضمیر یا صفت :
1- هنگامی که one مخالف other و another باشد صفت محسوب می شود.
The twins are so much alike that I can’t tell the one from the other. (pronoun)
دوقلوها این قدر شبیه هستند که من نمیتوانم یکی را از دیگری تشخیص بدهم. (ضمیر)
One evening we went to the theater another evening we went dancing. (adjective)
یک شب ما به تئاتر رفتیم شب دیگر به رقص رفتیم. (صفت)
2- در موارد زیر one معنی عددی خود را از دست داده و برای بیان وقت نامعینی به کار برده شده است :
One of these days I’ ll go and see him. (pronoun)
یکی از این روزها خواهد رفت و او را خواهد دید.
I must have met him at one time or another. (adjective)
من باید او را در یکی از آن روزها ملاقات میکردم.
3- بعضی اوقات one به معنی “فقط” “به تنهایی” و “یکتا” به کار برده می شود و در این نوع کاربرد صفت محسوب می شود.
No one woman could run a big house like that single-handed.
هیچ زنی به تنهایی نمیتواند چنین خانه بزرگی را دست تنها اداره کند.
آيا شما هم سوالی داريد؟
زبان آموزان عزیز برای اطلاع از دوره ها و پکیج های آموزش زبان انگلیسی می توانید در بخش نظرات سوالات خود را مطرح کنید.
برای اطلاع از آموزش های سایت زبان رمزی به لینک زیر مراجعه کنید.
لطفا با کلیک روی زیر ما را در گوگل محبوب کنید.
مطالب زیر را حتما بخوانید:
برای اطلاع از پاسخ نظرات خود، ایمیل خود را صحیح وارد نمایید.
توضیحات جامع بود..فقط یک سوال در مورد one
در مثال زیر کاربرد oneچیست؟
…One will find very news….
ممنون