دسته بندی ها
بزن بریم

فوتبال

لغات انگلیسی فوتبال

1

area

area

محوطه جریمه (فوتبال)

assistant referee

assistant referee

کمک‌داور

bench

bench

نیمکت ذخیره (فوتبال)

book

book

نام بازیکن خطاکار را نوشتن (فوتبال)
2

booking

booking

نوشتن نام بازیکن خطاکار توسط داور (فوتبال)

centre back

centre back

مدافع میانی (فوتبال) (مدافع مرکزی، دفاع وسط)

centre forward

centre forward

مهاجم نوک (فوتبال) (مهاجم مرکزی)

chip

chip

ضربه چیپ (فوتبال) (ضربه بلند و کوتاه)
3

chip

chip

ضربه چیپ زدن (به ویژه فوتبال و گلف)

clear

clear

توپ را از محوطه جریمه (خودی) دور کردن (فوتبال)

clearance

clearance

دور کردن توپ از محوطه جریمه خودی (فوتبال)

corner

corner

کرنر (فوتبال و هاکی)
4

corner kick

corner kick

ضربه کرنر (فوتبال)

cross

cross

سانتر (فوتبال) (ضربه یا پاس عرضی)

cross

cross

سانتر کردن (فوتبال)

defender

defender

مدافع (فوتبال و ...)
5

dive

dive

تمارض کردن (فوتبال)

division

division

بخش (دسته‌بندی (فوتبال))

draw

draw

مساوی کردن (مسابقه) (مساوی شدن)

draw

draw

مساوی (نتیجه مسابقه) (تساوی)
6

dribble

dribble

پیش بردن توپ (فوتبال و بسکتبال و ...) (پا به پا کردن (فوتبال)، دریبل زدن)

dribble

dribble

دریبل (فوتبال و ...)

dugout

dugout

نیمکت ذخیره

field

field

زمین (ورزش)
7

five-a-side

five-a-side

فوتبال پنج‌نفره

football boot

football boot

کفش فوتبال (استوک)

footballer

footballer

فوتبالیست (بازیکن فوتبال)

footballing

footballing

وابسته به فوتبال
8

foul

foul

خطا کردن (مرتکب خطا شدن)

foul

foul

خطا (ورزش) (فول)

free kick

free kick

ضربه آزاد (فوتبال، راگبی و ...)

friendly

friendly

دوستانه (مسابقه)
9

friendly

friendly

مسابقه دوستانه (بازی دوستانه)

full back

full back

دفاع میانی (فوتبال امریکایی و ...) (مدافع پشت کوارتربک یا بازی‌ساز و بین هاف‌بک‌ها)

goal

goal

گل

goal area

goal area

محوطه شش قدم
10

goalkeeper

goalkeeper

دروازه‌بان

goal kick

goal kick

ضربه (شروع مجدد از) دروازه (فوتبال)

golden goal

golden goal

گل طلایی (فوتبال)

half-volley

half-volley

ضربه به توپ پس از خوردن آن به زمین (فوتبال و تنیس)
11

handball

handball

خطای ضربه با دست (فوتبال)

head

head

سر زدن (فوتبال) (ضربه سر زدن)

header

header

ضربه سر (فوتبال)

injury time

injury time

وقت تلف‌شده (فوتبال و ...)
12

kick

kick

شوت کردن (با پا زدن، شوت زدن)

kick-off

kick-off

شروع مسابقه (فوتبال)

knock-down

knock-down

روی زمین آوردن توپ (فوتبال) (ناک‌دان)

linesman

linesman

کمک‌داور (داور خط)
13

marker

marker

یارگیرنده (فوتبال)

marking

marking

یارگیری (به ویژه فوتبال)

Mexican wave

Mexican wave

موج مکزیکی (فوتبال)

midfield

midfield

میانه زمین (فوتبال و ...) (وسط زمین)
14

offside

offside

آفساید (فوتبال)

offside

offside

آفساید (فوتبال)

onside

onside

در منطقه مجاز (فوتبال و ...) (آنساید)

own goal

own goal

گل‌به‌خودی (فوتبال)
15

penalty area

penalty area

محوطه جریمه (فوتبال)

penalty kick

penalty kick

ضربه پنالتی (فوتبال)

penalty shoot-out

penalty shoot-out

ضربات پنالتی (فوتبال)

pitch

pitch

زمین (فوتبال، بیسبال، کریکت و ...)
16

premiership

premiership

لیگ برتر (فوتبال انگلستان)

red card

red card

کارت قرمز (فوتبال)

relegate

relegate

از لیگ دسته بالاتر به پایین‌تر سقوط کردن (تیم ورزشی)

save

save

از خوردن گل جلوگیری کردن (فوتبال و ...) (مهار کردن (توپ)، گرفتن)
17

save

save

مهار (توپ توسط دروازه‌بان در فوتبال و ...)

score

score

امتیاز (گل)

score

score

امتیاز کسب کردن (گل زدن)

sending-off

sending-off

اخراج (فوتبال)
18

send off

send off

اخراج کردن (فوتبال)

shoot

shoot

شوت کردن (فوتبال و ...) (ضربه زدن، پرتاب کردن)

shot

shot

ضربه (ورزش) (شوت، پرتاب)

soccer

soccer

فوتبال
19

stand

stand

جایگاه (تماشاگران)

striker

striker

مهاجم (فوتبال)

sweeper

sweeper

دفاع آخر (فوتبال)

tackle

tackle

نقش بر زمین کردن (فوتبال و ...) (به زمین زدن، تکل زدن)
20

tackle

tackle

تکل (فوتبال و ...)

terrace

terrace

سکو (ورزشگاه)

throw-in

throw-in

پرتاب توپ (فوتبال و راگبی) (پرتاب اوت)

tie

tie

مسابقه (ورزشی) بازی)
21

touchline

touchline

خط اطراف زمین (فوتبال و ...) (خط کناری)

transfer

transfer

منتقل کردن (انتقال دادن)

transfer

transfer

انتقال

unmarked

unmarked

یارگیری نشده (بازیکن در فوتبال) (آزاد)
22

volley

volley

ضربه زدن به توپ در هوا (قبل از خوردن به زمین)

wing back

wing back

مدافع نفوذی-پوششی (فوتبال) (مدافع کناری)

winger

winger

هافبک نفوذی-پوششی راست یا چپ (فوتبال) (وینگر)

yellow card

yellow card

کارت زرد (فوتبال)
تیم زبان رمزی وب‌سایت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *